دهی است از دهستان چهار بلوک بخش سیمینه رود شهرستان همدان. واقع در 7هزارگزی جنوب خاور قصبۀ بهار. سکنۀ آن 1175 تن. آب آن از چشمه و قنات تأمین می شود. راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان چهار بلوک بخش سیمینه رود شهرستان همدان. واقع در 7هزارگزی جنوب خاور قصبۀ بهار. سکنۀ آن 1175 تن. آب آن از چشمه و قنات تأمین می شود. راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل. واقع در 15هزارگزی جنوب ده دوست محمد نزدیک مرزافغانستان. سکنۀ آن 335 تن. آب آن از رود خانه هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل. واقع در 15هزارگزی جنوب ده دوست محمد نزدیک مرزافغانستان. سکنۀ آن 335 تن. آب آن از رود خانه هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
نام یکی از دهستانهای حومه شهرستان خرم آباد. این دهستان در شمال شهر واقع و محدود است از خاور به دهستان چقلوندی از باختر به دهستان ویمله. از شمال به بخش سلسله. از جنوب به دهستان کرگاه بخش ویسان. آب آن از رود خانه خرم آباد و قنوات و چشمه سارهای متعدد. از 30 آبادی تشکیل گردیده و جمعیت آن در حدود 7800 نفر و ساکنین از طوایف حسنوند، بیرالوند، کمالوند و سادات می باشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
نام یکی از دهستانهای حومه شهرستان خرم آباد. این دهستان در شمال شهر واقع و محدود است از خاور به دهستان چقلوندی از باختر به دهستان ویمله. از شمال به بخش سلسله. از جنوب به دهستان کرگاه بخش ویسان. آب آن از رود خانه خرم آباد و قنوات و چشمه سارهای متعدد. از 30 آبادی تشکیل گردیده و جمعیت آن در حدود 7800 نفر و ساکنین از طوایف حسنوند، بیرالوند، کمالوند و سادات می باشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
رئیس ده و مقدم ده. (غیاث) (ناظم الاطباء) (آنندراج). به معنی دهخداست. (فرهنگ جهانگیری). مقدم ده. (از شرفنامۀ منیری). کدخدا. دهبان. (یادداشت مؤلف) : اندر همه ده جوی نه ما را ما لاف زنان که ده کیاییم. سنایی. خواهی که نزل ما دهدت ده کیای دهر بستان گشاد نامه به عنوان صبحگاه. خاقانی. چون آهوان گیا چرم از صحنهای دشت اندیک نگذرم به در ده کیای نان. خاقانی. درین هفت ده زیر و نه شهر بالا ورای خرد ده کیایی نیابی. خاقانی. همه ده کیا آن و ده بی کیا. کمال اسماعیل. ، نوعی از میوۀ پخته شده با غذا. (از ناظم الاطباء)
رئیس ده و مقدم ده. (غیاث) (ناظم الاطباء) (آنندراج). به معنی دهخداست. (فرهنگ جهانگیری). مقدم ده. (از شرفنامۀ منیری). کدخدا. دهبان. (یادداشت مؤلف) : اندر همه ده جوی نه ما را ما لاف زنان که ده کیاییم. سنایی. خواهی که نزل ما دهدت ده کیای دهر بستان گشاد نامه به عنوان صبحگاه. خاقانی. چون آهوان گیا چرم از صحنهای دشت اندیک نگذرم به در ده کیای نان. خاقانی. درین هفت ده زیر و نه شهر بالا ورای خرد ده کیایی نیابی. خاقانی. همه ده کیا آن و ده بی کیا. کمال اسماعیل. ، نوعی از میوۀ پخته شده با غذا. (از ناظم الاطباء)
دهی است از دهستان برد بره بخش اشترنیان شهرستان بروجرد. واقع در 8هزارگزی شمال اشترنیان دارای 381 تن سکنه است. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان برد بره بخش اشترنیان شهرستان بروجرد. واقع در 8هزارگزی شمال اشترنیان دارای 381 تن سکنه است. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از بخش ایذه شهرستان اهواز. واقع در 14هزارگزی شمال باختری ایذه کنار راه مالرو تالنج به شکوری. دارای 110 تن سکنه. آب آن از چاه و قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از بخش ایذه شهرستان اهواز. واقع در 14هزارگزی شمال باختری ایذه کنار راه مالرو تالنج به شکوری. دارای 110 تن سکنه. آب آن از چاه و قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان شیراز. واقع در سه هزارگزی جنوب شیراز. سکنۀ آن 412 تن. آب از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان شیراز. واقع در سه هزارگزی جنوب شیراز. سکنۀ آن 412 تن. آب از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از بخش دهدز شهرستان اهواز. واقع در 9هزارگزی جنوب باختری دهدز دارای 105 تن سکنه می باشد. آب آن از چشمه و قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از بخش دهدز شهرستان اهواز. واقع در 9هزارگزی جنوب باختری دهدز دارای 105 تن سکنه می باشد. آب آن از چشمه و قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان زنگی آباد بخش مرکزی شهرستان کرمان. واقع در 60هزارگزی شمال باختری کرمان. سکنۀ آن 700 تن. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان زنگی آباد بخش مرکزی شهرستان کرمان. واقع در 60هزارگزی شمال باختری کرمان. سکنۀ آن 700 تن. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان اشترجان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان، واقع در 7هزارگزی شمال خاوری فلاورجان و 3هزارگزی شمال راه شهرکرد به اصفهان، با 7913 تن سکنه. آب آن از زاینده رود و قنات و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی است از دهستان اشترجان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان، واقع در 7هزارگزی شمال خاوری فلاورجان و 3هزارگزی شمال راه شهرکرد به اصفهان، با 7913 تن سکنه. آب آن از زاینده رود و قنات و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
اشکنه. پیازو (پیاز آب) : ای دریغا گر بدی پیه و پیاز په پیازی کردمی گر نان بدی. مولوی. نقل است که وقتی خادمۀ رابعه په پیازی میکرد که روزها بود تا طعامی نساخته بودند. (تذکره الاولیاء). گفت توامروز چه خوردی ؟ گفت اندکی په پیاز. (تذکره الاولیاء عطار)
اشکنه. پیازو (پیاز آب) : ای دریغا گر بدی پیه و پیاز په پیازی کردمی گر نان بدی. مولوی. نقل است که وقتی خادمۀ رابعه په پیازی میکرد که روزها بود تا طعامی نساخته بودند. (تذکره الاولیاء). گفت توامروز چه خوردی ؟ گفت اندکی په پیاز. (تذکره الاولیاء عطار)